×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

عاشق دريا

فردين

× اين وبلاگ خصوصي(و نه عمومي) بوده و با همين عنوان و صرفا براي مخاطبان خاص تعريف شده،و تابع قوانين وبلاگهاي خصوصي است،بخش محتوائي تماما نوشته،ترجمه يا گردآمده توسط فردين مدير اين وبلاگ ميباشد.هرگونه رونوشت واستفاده از محتواي نوشتاري و تصويري براي هيچكس مجاز نيست و هرگونه نقل قول و غيره تحت هرعنوان وانتقال به ديگر وبلاگها يا فضاهاي مجازي،عمدا يا سهوا توسط هر شخص و مقامي بدون اطلاع و اذن مديراين وبلاگ غير قانوني و مجرمانه تلقي شده و عنداللزوم در مراجع صالحه و قانوني قابل پيگرد است،مضافا براينكه نگارنده در قبال هرگونه رونوشت يا باز نشر مطالب بدون رعايت موارد فوق از خود سلب مسئوليت كرده و مرتكب شخصا پاسخگوي عواقب و خسارات معنوي و قانوني متعاقب و مرتبط خواهد بود
×

آدرس وبلاگ من

asheghedaryaa.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/fardin1347

Access to the friends list is not allowed for anyone

تو مگر ماه نكو روياني

رفتم در میخانه حبیبم! رفتم در میخانه حبیبم! خوردم دو سه پیمانه، خوردم دو سه پیمانه من مستم و دیوانه عزیزم! من مستم و دیوانه حبیبم! ما را که برد خانه،ما را که برد خانه دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز زان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد تو اگر عشوه بر خسرو پرویز کنی همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی تو مگر، تو مگر، ماه نکو رویانی تو مگر، تو مگر، شاه پری رویانی دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز زان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد رفتم در میخانه حبیبم! رفتم در میخانه حبیبم!

اين پست مزين به چند مورد از بهترين آثار استاد  فرشچيان مي باشد از جمله نگاره اول

سه شنبه 3 شهریور 1394 - 1:25:02 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 5 شهریور 1394   2:19:09 AM

Likes 1

با درود و سپاس از محبت هاي هميشگي و حضور خانوم ها بهار و نسترن  و تشكر از حسن توجه تك تك شما

صدا از بين لب‌هاي تو راه افتاد و جاري شد
شبيه هرچه با من نيست، هرچه دوست داري شد
لب دريا صدايت با صفوف موج‌ها کف زد
ميان باغ روي رقص افراها قناري شد
به کوهستان وزيد و زوزه اش در گرگ‌ها افتاد
به گورستان رسيد و همنواي سوگواري شد
صدا پيچيد در گلدسته‌هاي مسجدي خاموش
شبيه هرچه از وقت اذان در ياد داري شد
به خلوتگاهِ مردان خدا تا راه پيدا کرد
صدا ساکت به کنجي رفت و گرمِ رازداري شد
دلم خوش بود خود را از صدا خواهم شنيد اما
شنيد آواز، فريادهايم را، فراري شد

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 شهریور 1394   12:01:34 PM

Likes 1

public%20enemies.jpg


درنگ کن !
لحظه ای درنگ کن تا نگاهم در نگاهت گم شود ...
گرمای تنت زمستان دلم را آب کند ،
و صدایت بغض تنهایی ام را بشکند ...
لحظه ای درنگ کن،
تا بهار بودنت تنم را لبریز کند...
مهربانیت وجودم را سیر کند
و چشمانت همه شعرهایم را از عشق پر کند...
لحظه ای درنگ کن !

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 شهریور 1394   11:59:32 AM

Likes 1

 قدمهایت را با من یكی كن !

این جاده برای نرسیدن ها

هزار بهانه دارد....

با من و دل من ساز یكی شدن بزن

روزگار این روزها از بس

موسیقی ناكوك می نوازد...

هیچ مخاطبی ، تا ته بازی خاص نمی ماند....

با نگاه من ، دنیا را رنگی كن

نقاش این لحظه ها مدتهاست

قلم را به هیچ رنگی جز سیاهی

آغشته نمی كند....

صدایم كن

با نوای شادی بخش عشق

این روزها صدای غم انگیز دلهای شكسته

كوه غرور را هم به لرزه درآورده.....

تو باش حتی در خیال

تا كه پرنده بی كسی هایم

برای یك بار هم شده

بالهای آرامش را در آسمان آبی عشق

به مقصد لذت تو را داشتن

بگشاید و اوج بگیرد.....

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 شهریور 1394   11:21:53 AM

Likes 1

 

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 شهریور 1394   5:39:47 AM

Likes 1
  • دست هایم ... این روزها بوی حافظ می دهند ... تـفأل که می زنم ... کنعـانم ... بدجـور ... یوسفش را می خواهد ...

    http://asmaneabe2000.gegli.com

    ارسال پيام

    چهارشنبه 4 شهریور 1394   5:31:00 AM

    Likes 1
  • شمع جمع شاپرکهایی رضا ای کلید ساده مشکل گشا آن گل زیبا گل خوشبو تویی ای رضا جان ، ضامن آهو تویی با نگاهت چون کبوتر کن مرا تا بگیرم اوج ، خوشحال و رها ولادت امام رضا (ع) مبارک باد

    http://nastarann.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   9:06:12 PM

    Likes 2

     

    خسته نباشید مثل همیشه عالی بود بخصوص از این سبک متحرکی که در عکسها واشعار استفاده میکنید تنوع بهتری به اشعار وتصاویر میده که جای تشکر داره 



    آی به تو مشغول بود خاطر ارباب نظر


    شده کاسه همه بازار نکویان دگر 


    تو مگر تو مگر شاه پری رویانی 


    تو مگر تو مگر ماه نکو رویانی 


    آه از این طره ی مویت


    آه از این جلوه ی رویت


    من بی چاره 


    زدم عمری در کعبه کویت


    من آواره 


    شدم خسته پر از تیر عدویت 


    آه از آن برق نگاهت


    آه از آن چشم سیاهت

     

    http://nastarann.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   8:54:41 PM

    Likes 2

     

    روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست

    منت خاک درت بر بصری نیست که نیست

    اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب

    خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست 

    از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش 

    غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست 

    تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی 

    سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست 

    تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند 

    با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست 

    من از این طالع سرگشته به رنجم ورنی 

    بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست 

    شیر در بادیه عشق تو روباه شود 

    آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست 

    مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز 

    ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست 

    آب چشمم که بر او منت خاک در  توست 

    زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست  

    از وجودم قدری نام ونشان هست که هست 

    ورنه از ضعف در آنجا اثری نیست که نیست 

    غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است 

    در سراپای وجودت هنری نیست که نیست

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   8:27:09 PM

    Likes 2

    سپاس از بزرگواري هاي شما

    چندین وفا که کرد چو من در هوای تو؟
    وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد؟
    بگریست چَشم اَبر بر احوال زار من
    جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد؟
    گفتم لب تو را که دل من تو برده ای
    گفتا کدام دل؟ چه نشان؟ کی؟ کجا؟ که برد؟
    سودا مپز، که آتش غم در دل تو نیست
    ما را غم تو برد به سودا، تو را که برد؟
    توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت
    باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد
    سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست
    دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد

    http://asmaneabe2000.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   5:38:56 PM

    Likes 2

    دوست بزرگوارم عاشق دریا مثل همیشه تصاویر و اشعار و

    دل نگاشته هایتان  زیبا و دل نشین است

    سرافراز و سربلند باشید

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   4:42:45 PM

    Likes 2

    از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست
    دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست
    با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من
    چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من
    بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
    حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود
    با عشق آنسوی خطر جائی برای ترس نیست
    در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست
    کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
    چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   4:36:55 PM

    Likes 2

    رسید لحظه ی آغاز خشک سالی تان
    و پینه بست کف دست های خالی تان
    زمانه بی خبرو…گرگ های بی دندان
    دوباره زوزه کشیدند در حوالی تان
    و این نشانه ی این است، خیال میبافد
    سکوت رنج مرا در ترنج قالی تان
    اگر چه پنجره ها تان مرا به یاد آورد
    چگونه پر زده ام سوی بی خیالی تان
    و این چگونه پریدن فقط به این معنیست
    وبال هر قفسی شد شکسته بالی تان
    از این به بعد شما را فرشته میخوانم
    که تکه تکه شود ذات لا اُبالی تان

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   4:34:04 PM

    Likes 1

    تو اگر ماه شوی، من شـب یلدای تو هستم
    تو اگر مهر شوی، من گل خورشیدپرستم
    تو مشو مهر، مشو ماه، چـنین باش که هستی
    و مرا نیز همین آینه میدار که هستم
    پر و بالم چه گشایی؟ سر ِ پرواز ندارم
    که مرا بند خوش آمد، چو به دام تو نشستم
    دگران شاد بدانند که در دام نیفتـند
    من همه شاد بدینم که ز دام تو نجستم
    بخود آرم ز نسیمی، ز خودم بر به نگاهی
    که ز سودای تو دیوانه و از جام تو مستم
    مگر این دل تو نوازی، که ز مهــر همه کندم
    مگر این در تو گشایی، که به روی همه بسـتم
    خبر خویش چه جویی؟ سخن دوست چه پرسی؟
    سر یادِ تو سلامت، همه رفتند ز دستم
    گفته ای در غزلت هست نشانی ز شکستی
    آری ای دوست، دلی بودم و دیدی که شکستم

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   4:31:36 PM

    Likes 2

    من اگر نظر حرامست، بسی گناه دارم
    چه کنم؟ نمی‌توانم که نظر نگاه دارم!
    ستم از کسیست بر من که ضرورتست بردن
    نه قرار زخم خوردن، نه مجال آه دارم
    نه فراغت نشستن، نه شکیب رخت بستن
    نه مقام ایستادن، نه گریزگاه دارم
    نه اگر همی‌نشینم نظری کُند به رحمت
    نه اگر همی‌گریزم دگری پناه دارم
    بَسَم از قبولِ عامی و صلاحِ نیک‌نامی
    چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم
    تن من فدای جانت، سر بنده و آستانت
    چه مرا بِهْ از گدایی چو تو پادشاه دارم؟
    چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد
    نه مُرُوَتست اگر من نظر تباه دارم
    چه شبست یا رب امشب! که ستاره‌ای برآمد
    که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم



    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   2:19:19 PM

    Likes 2

    زلف هندوی تو در تابست و ما را تاب نیست
    چشم جادوی تو در خوابست و ما را خواب نیست
    با لبت گر باده لاف جانفزائی می‌زند
    پیش ما روشن شد این ساعت که او را آب نیست
    نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
    زانکه جای خواب مستان گوشه‌ی محراب نیست
    ساکن کوی خرابات مغان خواهم شدن
    کز در مسجد مرا امید فتح الباب نیست
    خاک ره بر من شرف دارد اگر مست و خراب
    بر درمیخانه خفتن خوشتر از سنجاب نیست
    پیش رویش ز آتش دل سوختم پروانه وار
    زانکه شمعی چون رخش در مجلس اصحاب نیست
    گفتمش کاخر دل گمگشته‌ام را باز ده
    گفت باری این بضاعت در جهان نایاب نیست

    https://www.asheghedaryaa.gegli.com

    ارسال پيام

    سه شنبه 3 شهریور 1394   1:56:45 PM

    Likes 2

    خفته در چشم تو نازیست كه من می دانم
    نگهت دفتر رازیست كه من می دانم
    قصه ایی را كه به من طره كوتاه تو گفت
    رشته عمر درازیست كه من می دانم
    بی نیازانه به ما می گذرد دوست، ولی
    سینه اش بحر نیازیست كه من می دانم
    گرچه در پای تو خاموش فتادست ای شمع
    سایه را سوز و گدازیست كه من می دانم
    یك حقیقت به جهان هست كه عشقش خوانند
    آن هم ای دوست مجازیست كه من می دانم

    آخرین مطالب


    خاطرات مجازی


    حكايت تازه


    حافظ خلوت نشين


    ????


    نو شدن از رفتن اين كهنه هاست


    نيكي و پرسش ...!!!!؟


    بيا آرام جانم ..دلــت بـر... مـا نمـی‌سـوزد ، سبب چیست..؟


    تو مگر ماه نكو روياني


    گل حسرت


    پنجره و چشماي خسته از اين همه تكرار رو ببند و آروم بخواب كه شهرمون در امن و امانه


    نمایش سایر مطالب قبلی
    آمار وبلاگ

    660114 بازدید

    46 بازدید امروز

    364 بازدید دیروز

    2753 بازدید یک هفته گذشته

    Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

    آخرين وبلاگهاي بروز شده

    Rss Feed

    Advertisements