×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشق دريا

فردين

× اين وبلاگ خصوصي(و نه عمومي) بوده و با همين عنوان و صرفا براي مخاطبان خاص تعريف شده،و تابع قوانين وبلاگهاي خصوصي است،بخش محتوائي تماما نوشته،ترجمه يا گردآمده توسط فردين مدير اين وبلاگ ميباشد.هرگونه رونوشت واستفاده از محتواي نوشتاري و تصويري براي هيچكس مجاز نيست و هرگونه نقل قول و غيره تحت هرعنوان وانتقال به ديگر وبلاگها يا فضاهاي مجازي،عمدا يا سهوا توسط هر شخص و مقامي بدون اطلاع و اذن مديراين وبلاگ غير قانوني و مجرمانه تلقي شده و عنداللزوم در مراجع صالحه و قانوني قابل پيگرد است،مضافا براينكه نگارنده در قبال هرگونه رونوشت يا باز نشر مطالب بدون رعايت موارد فوق از خود سلب مسئوليت كرده و مرتكب شخصا پاسخگوي عواقب و خسارات معنوي و قانوني متعاقب و مرتبط خواهد بود
×

آدرس وبلاگ من

asheghedaryaa.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/fardin1347

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

sib

زندگی نوشت: خسته ام از این زندگی بگذار به جرم گناه از این بهشت هم بیرونمان کنند!! بهار نوشت: یه جورایی دلم تنگ شده آخر این کوچه دلتنگ باران است بهانه نوشت: انگار توی حساب سرانگشتی اشتباه کرده بودم....دنبالم نگردی... خدا نوشت: طعم نبودنت شور است مثل اشکهایی که از دوریت می ریزم.... سیب نوشت: هیچ عاشقی نیست هیچ دستی شوق چیدن ندارد .. آه از میهمانی کرم ها..!! ناز من ، نازي نازنينم برایِ تــــو می نویسم می روم و پشت خواهم کــرد به تمـــامیِ تپشــهایِ این دقایــــق دل خواهم کَنـد بی تـــــو خواهم زیـست گوش خواهــم سپـرد فریــاد خواهم شد مهربان نخواهم بـود ، دل نخواهم سپرد آرامـتر که شدم بــی تــــــو خواهم مــــــرد ...

باور كنيد آدم ته اقيانوس آرام بدون اكسيژن حبس بشه ..اما از طرف كسي كه همه چيزش ميشه بلا تكليف نشه ...خلاصه درياي عشق تنها دريايي است كه نه ساحل داره و نه كناره ...فقط لذت غرق در اونه كه خيلي ها رو به اين ورطه ميكشونه ...دردش شيرين اما جانسوز و كشنده است ..درست مثل سمي ترين مار دنيا كه زهرش رو به درون رگهات جاري ميكنه و با چشمهايي خيره منتظر جان دادنت ميمونه تا زماني كه چشمهات ديگه ياراي باز موندن نداشته و با تار شدن تورو به دنيايي كه ميخواد ميبره ..شكارش ميشي ...شكاري بي اختيار ...شكاري كه از صيد شدنش ناراضي نيست ..از دور شدن صياد دلش دل آزرده ميشه زندگي من اينگونه شده !!!در دنيايي مانده ام كه اول مي گيرد بعد مي سوزاند ...درست حكايت حال و هواي اين روزهاي من كه اول تو را از من گرفت و اين زخم را بر دلم نشاند و بعدشروع كرد بر نمك زدن بر آن گاهي دلم ميگيره و ميخواد تا با تلخي قهوه هاي اسپرسو كم لطفي و بي محبتي جمعي كه تمام حرمت هايي كه براشون قائل شدم كه حتي در روياهاشون هم نمي ديدند رو فراموش كنم ...فراموش كنم كه گاهي خوبي نكردن و محبت نكردن فقط فاصله ات رو با ديگران حفظ مي كنه اما محبت كردن و بي مهري و نامردمي و كج فهمي ديدن از چنين جماعتي ديد تو رو از تموم باورهاي قشنگ و زيبايي هايي كه وجودت رو پر كرده و دوست داري همين ديد رو نسبت به ديگران داشته باشي دور مي كنه ، جالب اينه كسي كه تا ديروز نه براي خودش و نه اطرافيانش قيمت مس هم نداشت فقط بخاطر اينكه تو روش و زندگيش رو اونجوري كه درسته تغيير دادي و علف هاي هرز رو از دورش چيدي و لجن زار خارجش كردي براي خودت ديوار بهمني ميشه، طلا ميشه و به خودت هم فخر فروشي ميكنه ..غافل از اينكه تموم اينها رو فقط و فقط در كنار خودت داره و بس ولي به اشتباه بوي كباب به دماغش ميخوره و غافل ميشه از اينكه شايد دارند خر داغ ميكنند ، در خونواده هاي امروزي بايد از اون نقطه اي ترسيد كه بزرگان اون خانواده عرضه و شخصيت و جايگاه بزرگي كردن رو نداشته باشند ..و از اون ها بدتر معشوقيه كه استقلال فكري و درك مناسب براي مقابله با اين اوضاع رو نداشته باشه و دقيقه نود به همه چي پشت پا بزنه و پاي درس معلم ها يا بزرگان خودخواه و نابلد بشينه و هر چي رشته اي پنبه كنه.....و اگر از روي دلسوزي بخواي بخاطر اشتباهات گذشته اش مراقبش باشي و خطرات رو بهش گوشزد كني همه رو به پاي شك و ترديدت به اون بزاره !!! آخه يكي نيست بگه توئي كه تا ته اين خط و جاده خطا رفتي ديگه كدوم شك ؟؟ كدوم ترديد ..؟؟كدوم ترديد چرا چشمها رو به روي حقيقت مي بندي ؟؟ چرا به باور ديگران گند ميزني ...؟چراااااا؟؟؟...

تعهد داشتن قشنگه ..!!حتي تعلق داشتن ..!! اينكه بدوني مال كسي هستي ..سهم كسي از تموم اين دنياي آدمها ..!! و اون هم مال توئه ..حق توئه .. !! چون بهش ايمان داري ... مهم نيست اين تعهد صرفا توي يك كاغذ پاره امضاء بشه..!! چون اصلش جاي ديگه سند خورده و مي خوره .. يعني تعهدي قلبي توي دلاتون ... درست مثل آدم و حوا

آندم که مرا می‌زده بر خاک سپارید زیر کفنم خمره‌ای از باده گذار ید تا در سفر دوزخ از این باده بنوشم بر خاک من از ساقهٔ انگور بکارید آن لحظه که با دوزخیان کنم ملاقات یک خمره شراب ارغوان برم به سوغات هر قدر که در خاک ننوشیدم از این باده صافی بنشینم و با دوزخیان کنم تلافی جز ساغر پیمانه و ساقی نشناسم بر پایه میخانه و شاديست اساسم گر همچو همایي از عطش عشق بسوزم از آ تش دوزخ نهراسم نهراسم

چهارشنبه 27 آذر 1392 - 7:27:54 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:47:25 PM

او آياقدان دوشه نی، ايستير آياقدان سالان اولسون.
او تالانميش لاری ايستير گونو- گوندن تالان اولسون.
او آتيلميشلاری ايستير هاميدان چوخ آتان اولسون.
او ساتيلميشلاری ايستير قول ائدرکن ساتان اولسون.
نئيله مک قورقو بوجوردور .
فلکين نظمی ازلدن اولوب اضدادينه باغلی.
قاراسيز آغلار اولانماز،
دره سيز داغلار اولانماز.
اولو سوز ساغلار اولانماز.
گره ک هر بير گوزه له بير دانا چيرکين ده يارانسين،
بيری انسين يئره گوکدن، بيری عرشه اوجالانسين.
بيری چالسين ال آياق غم دنيزينده،
بيری ساحيلده سئوينج ايله دايانسين.
بيری ذلت پالازين باشه چکيب ياتسادا آنجاق،
بيری نين بختی اويانسين .
بيری قويلانسادا نعمت لره يئرسيز،
بيری ده قانه بويانسين.
آی آدامسيز سوری آدلی، ساچلاريندان دارا باغلی!
نئيله مک ايش بئله گلميش. چور گلنده گوله گلميش.
فلکين ايری کمانينده اولان اوخ آتيلاندا دوزه دگميش،
ديلسيزين باغرينی ده لميش.
ايری قالميش، دوزو اگميش.
اونو خوشلار بو فلک،
ائل ساراسين سئللر آپارسين،
بولبول حسرت چکه رک گول ثمرين يئللر آپارسين.
قيسی چوللرده قويوب
ليلی نی محمللر آپارسين،
خسرووی شيرين ايلن ال اله وئرسين، کئفه دولسون،
سوری لار سولسادا سولسون،
بيری باش يولسادا يولسون،
سيقسا بير اولدوز اگر اولماسا اولدوزلار ايچينده،
بو سماء ظولمته باتماز.
داش آتان،کول باشی قويموش،
داشينی اوزگه يه آتماز.
سن يئتيش سون هدفه،
اوندا فلک مقصده چاتماز،
داها افسانه ياراتماز.
سوری،ای باشی بلالی،زامانين قانلی غزالی.
سوری بير قوش دی خزان آيری ساليبدير يوواسيندان،
ال اوزوبدور آتاسيندان،
جوجه دير حيف اولا سود گورمه ييب اصلا آناسيندان.
او زليخا کيمی يوسف ايي ين آلمير لباسيندان.
بونا قانع دی تنفس ائله يير يار هاواسيندان.
درد وئرن درده ساليب آمما خبر يوخ داواسيندان
آغلاييب سيتقاياراق بهره آپارمير دوعاسيندان.
او بير آئينه دی رسسام چکيب اوستونه زنگار،
اوندا يوخ قدرت گفتار،
اوزو چيرکين، ديلی بيمار،
گنج وقتينده دل آزار،
گوره سن کيم دی خطاکار،
گوره سن کيم دی خطاکار!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:45:49 PM

سوری بير گوزلری باغلی، اوزو داغلی سوزوداغلی،
اولوب هاردان هارا باغلی!
بوشلاييب دوغما ديارين، اوموب البته ياريندان.
ال اوزوب هر نه واريندان.
قورخماييب،شهريميزين قيشدا آمانسيز بورانيندان، نه قاريندان
گزير آواره تاپا، يانديريجی دردينه چاره، تاپابيلمير.
چوخ سئوير عشقی باشيندان آتا، آمما آتا بيلمير.
اووا باخ آووچی دالينجا قاچير، آمما چاتا بيلمير.
ايش دونوب، ليلی توشوب چوللره مجنون سوراغيندا.
شيرين الده تئشه، داغ پارچالايير فرهاد اوتورموش اوتاغيندا.
تشنه لب قو نئچه گور جان وئری دريا قيراغيندا.
گوزده حسرت يئرينی خوشله ييب ابهام دوداغيندا.
وارليغين سون اثری آز قالير ايتسين ياناغيندا.
سانکی بير کوزدی بورونموش کوله وارليق اوجاغيندا.
کوزه رير پيلته کيمين، ياغ توکه نيب دير چراغيندا.
بوی آتير رنج باغيندا. قوجالير گنج چاغيندا،
بير آدامسيز، سوری آدلی، الی باغلی، ديلی باغلی!
سوری جان !
اومما فلکدن ، فلکين يوخدو وفاسی،
نه قدر يوخدو وفاسی، او قدر چوخدو جفاسی،
کوهنه رقاصه کيمين، هر کسه بير جوردی اداسی،

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:35:46 PM

فلکين قانلی اليندن بير آتيلميش يئره اندی،

بير فلاکت آنانين جان شيره سيندن سودون امدی،

بوللو نيسگيل شله سين چيگنينه آلدی .

تای توشوندان دالی قالدی،

ساری گول مثلی سارالدی.

گونو تک باغری قارالدی.

خان چوبانسيز سئله تاپشيرسين اوزون،

يوردوموزا بير سارا گلدی.

بير وفاسيز يار اليندن يارا گلمز سانا گلدی.

بير يازيق قيز ، جان اليندن جانا گلمز جانا گلدی.

کئچه جکده “الموت” دامنه سيندن بورايا درمانا گلدی.

بيرآدامسيز “سوری” آدلی، الی باغلی، ديلی باغلی!

“سوری” کيم دير؟
سوری بير گول دی جهنمده بيتيبدير .
سوری بير دامجی دی، گوزدن آخاراق اوزده ايتيبدير.
سوری يول- يولچوسودور، ايری ده يوخ ،دوزده ايتيبدير.
سوری، بير مرثيه دير اوخشاياراق سوزده ايتيبدير.
او کونول لرده کی ايتميش دی ازلدن، اودو گوزدن ده ايتيبدير.

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:18:11 PM

روزها در خیابانها پرسه می زند و گدایی می کند و شبها در خرابه ای که روبروی منزل ایوب است می خوابد آن هم درسرمای سخت اردبیل. هر روز دلدار خود را از راه دور و در گوشه و کنار می بیند و به همین بسنده می کند. چندین سال از این داستان می گذرد و هم اکنون عاشق و معشوق هر دو پیرند و فرسوده، اما آتش سوزان عشق هنوز در قلب سوري زبانه می کشد و خاموش نشده است. سوری دیگر هرگز به دنبال عشق ديگري نگشت به عشق نخستین خود وفادار ماند و یک عمر با شرافت زندگی کرد. به راستی که سوري واژه عشق را به معنای واقعی اش تفسیر کرد اما نه با ادبیات و قلم یا که با شعار، بلکه با دل پاکش آری به راستی که سوري با وف و پاكدل تندیس خوشتراش و خوشنما و نماددلربا و جاودانه ی دلباختگان راستین دراین دوره وزمانه است… او به تنفس در هواي يار هم دلخوش است این داستانی است که حقیقت دارد…
سوری هنوز هم زنده است و در شهر اردبیل زندگی می کند…در ادامه مي توانيد  شعري كه سوري به زبان تركي سروده را بخوانيد


https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:16:33 PM

سوري با هزاران امید و آرزو زنگ خانه ای را بصدا در آورد…” (ببخشید اینجا خونه ی آقای ایوب… است ؟”) یک خانمی جوان که بچه ی دوسه ساله ای در بغل داشت در را باز کرد و به سوری گفت: من، همسر ایوب هستم! بفرمایید!… و از همه درد اور تراینکه ایوب هم به وی روی خوش نشان نداد و از گفتگو با وی خود داری کرد. گویی دنیا به دور سر سوري بیچاره چرخید. دختر آواره فهمید که جوان عاشق دیروز ، امروز ازدواج کرده! زن دارد، بچه دارد و زندگی ،هم چنین ایوب بعنوان آموزگار در اداره ی فرهنگ استخدام شده زندگی خوبی دارد اما ازدواج کرده ودیگر کار از کار گذشته است. سوري واقعیت را می بیند، شوک عجیبی بر پیکرش وارد می شود اما دیگر چاره چیست؟ سوري چه می کند؟ آخر عشق او ماورای عشقی است که در ذهن بگنجد! عشقاو زمینی نیست به راستی چه کند؟ او نمی تواند دل بکند و از دیاری برود که بوي عشق او را می دهد و از طرفی رو برگشتن به خانه پدری را ندارد! او تصمیم به ماندن می گیرد.

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:13:45 PM

سوری بیچاره بناچار بعد از پنج سال چشم به راه ماندن در اوج نا امیدی در پي عشق گمشده اش به راه می افتد و بار سفر می بندد… در یکی از روزهای بسیار سرد زمستانی و دور از چشم خانواده در لابه لای عده ای مسافر که عازم شهر بودند پنهان شد، خود را به جاده ی اصلی تهران تبریز رساند و به اتوبوسی که عازم اردبیل بود سوار شد.
از الموت تا اردبیل ،به دنبال نیمه ی گمشده!
سوري به دنبال که می آید؟ از او چه می داند؟ به چه نشانی دنبال او می آید؟ آری فقط می داند که عشق او به دیار اردبیل رفته کوله بارش را می بندد و راهی دیار او می شود، به شهر معشوق
می رسد. او که نشانی ندارد چند روز وجب به وجب این شهر را به دنبالش می گردد سرانجام پیدایش می کند اما ای کاش پیدا نمی کرد!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   9:11:05 PM

در روزگاری نه چندان دور یک جوان  اردبیلی بنام ایوب… که بعنوان سرباز معلم دریکی از روستاهای منطقه ی الموت استان قزوین مشغول بخدمت سربازی می بود در یک روز بهاری در دامنه ی کوهپایه ای پر از آلاله ها و گلهای وحشی با یکی از دختران زيبا و دلرباي روستايی محل خدمت آشنا شده و ارتباط دوستي و عاطفي برقرار می کنند، نام این دختر “سوري” است. سوري دختر صاف و گل سرسبد روستا او را میبیند و عاشقش می شود، دل مي بازد و داستان عشق و عاشقي اين دو از همینجا شروع و رفته رفته به اوج خودش می رسد. دیری نگذشت که دوره ی خدمت سربازی پسر جوان به پایان آمد و سرباز جوان کوله بارش را می بندد، بی خبر و بی سر و صدا روستا را ترک کرده و به دیارش اردبیل بازمیگردد. پس از آن چند ماه تنها از راه دور و از راه نامه نگاري ارتباط ادامه می یابد تا اینکه بعد از مدتی به  نامه هاي عاشقانه سوري پاسخی نمی رسد در این میان سوري چه میکند؟ سوری چشم به راه بازگشت معشوق  خود می ماند و چند سالی در خانه می نشیند، اماهیچ خبری نیست! از هر مسافری خبر میگیرد. اما کم کم هر امیدی به ناامیدی پایان می یابد… تا اینکه

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   8:29:34 PM

آنکه امروز را از دست می دهد فردا را نخواهد یافت ، خوشبختی آینده در استفاده کردن از زمان حال است .

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   6:11:56 AM

Likes 1

نازنينم اين پيام را به دل آزاري كه  بي رحمانه ما را از اولين يلدايمان محروم كرد و حتي فرصت وداعمان نداد برسان .. كه دل شكستن تاواني بس سنگين دارد و از اين بيداد شكوه به درگاه خدايي مي بريم كه شكستن هيچ دلي در كارش نيست اما با دل شكنان همان كند كه لايقش هستند و دل عزيزترينشان را آرام نخواهد گذارد

ما دیگر از آن خانه و کاشانه گذشتیم

آسوده ز دامیم که از دانه گذشتیم

سیرش همه ارزانی کوته نظران باد

ما سیر شدیم از سر آن خانه گذشتیم

مائیم که با همت خود جمله جهان را

افسانه گرفتیم و ز افسانه گذشتیم

روز طرب و نوبت آبادی ما بود

روزی که از آن خانه بيگانه گذشتیم

نظمی به دل خلق جهان داغ نهادیم

هر چند از آن شهر غریبانه گذشتیم .

دلنوشته هاي دريايي - عاشق دريا فردين

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   6:09:00 AM

Likes 1

به کسي عشق بورز که لايق عشق باشه نه کسي که تشنه اون ، چون روزي سيراب ميشه


https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   5:46:19 AM

Likes 1

درها بی تقصیرند
دست های ما آن ها را
می بندند.

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   5:42:12 AM

Likes 1

عشق" از "دوستی" پرسید :تفاوت من و تو در چیست؟ "دوستی" گفت: من افراد را به سلامی آشنا می کنم ولی تو با نگاهی...... و من آنان را با دروغی جدا می کنم ولی تو با مرگ!!!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   5:26:50 AM

Likes 1

کاش میشد اشک رو تهدید کرد , مدت لبخند رو تمدید کرد...کاش میشد که میان لحظه ها , لحظه دیدار رو نزدیک کرد...!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   4:55:52 AM

Likes 1

زندگي انسان دو قسمت است :
قسمت اول در انتظار قسمت دوم و قسمت دوم در حسرت قسمت اول

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   4:52:25 AM

Likes 1

آدما مثل يه كتاب مي مونن كه تا وقتي تموم نشن براي ديگران جذابن پس سعي كن خودتو جلوي ديگران تند تند ورق نزني تا زود تموم بشي براي اينكه وقتي تموم بشي مطمئن باش مي رن سر يه كتاب ديگه

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   4:50:31 AM

Likes 1

در دنيا فقط يك قلب براي تو مي تپه اونم قلب خودته

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   4:37:15 AM

Likes 1

خداوند به انسان دو دست، دو پا، دو چشم و دو گوش داده ولي يك قلب داده، تا انسان بگرده و دوميشو پيدا كنه!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   4:01:30 AM

Likes 1

اي يار ديرين و اي آشناي امروز

قبول كه ما ، دو خط موازي

هيچگاه به همديگر نمي رسيم

شايد  هم نمي گذارند بهم برسيم

فقط.....فقط

كمي فاصله را كمتر كن

مي خواهم بهتر ببينمت

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   2:17:48 AM

Likes 1

از تو كه ميگويم ، دروغ هايم را باور ميكنم

از تو كه ميگويم ، به كفرم ايمان مي آورم

از تو كه مي گويم ، خيانت ميكنم به خودم

اما.......

باز از تو مي گويم


https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   2:12:23 AM

Likes 1

لياقت مي خواهد واژه " ما " شدن

لياقت مي خواهد " شريك " شدن

تو خوش باش به همين " با هم بودن " هاي  امروزت

من خوشم به خلوت تنهائي ام

تو بخند به امروز....

من مي خندم به فرداهايت


https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   2:07:35 AM

Likes 1

اي رهگذر كه از كنار اين كلبه ما مي گذري ، قبلا همديگر را نديده ايم من زمانی شعر میگفتم برای غربت باران ، ولی حالا خودم تنهاترم… تنهاتر از باران..

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:54:53 AM

Likes 1

يك نفر قلب تو را بي سحر و جادو مي برد

بي گمان من مي شوم بازنده   و او مي برد

اشك مي ريزم و مي دانم كه چشمان مرا

عاقبت اين گريه هاي بي حد از سو مي برد

آنقدر تلخم كه هر كس يك نظر ميبيندم

ماجرا را راحت تر از رفتار من بو مي برد

من در اين فكرم جهان را مي شود آخر تغيير داد

عاقبت اما مرا تقدير  از رو ميبرد

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:49:39 AM

Likes 1

نامم را پاك كردي يادم را چه مي كني ؟

يادم را پاك كني عشقم را چه مي كني ؟

اصلا همه را پاك كن

هر آنچه از من داري

از من كه چيزي كم نمي شود...

فقط بگو با وجدانت چه مي كني ؟

شايد...؟

نكند آنرا هم پاك كرده اي...؟

نه ..

شدني نيست...؟

نمي تواني آنچه را نداشتي پاك كني....!!!؟

http://donyayeman.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:49:23 AM

Likes 1

همچو همای از عطش عشق بسوزم و از آتش دوزخ نهراسم

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:47:06 AM

Likes 1

سرماي تنهائي هايم را به گرماي هوس هاي  سيري ناپذرت ترجيح مي دهم ....!!!؟


http://donyayeman.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:42:33 AM

Likes 1

گیرم که یلدا هم بیاید

شبی هم به درازا بکشد

برفی هم ببارد

سفره ای هم چیده شود

اناری باشد و دیوان حافظ هم

چه یلدایی چه برفی چه فالی

بی تو اینجا همه شب یلداست

و همه شب سرد است

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:43:15 AM

Likes 1

عزيز هم دردم اين روزها مي گذرند  و در گذرند ، اما من از آنها نمي گذرم ..

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:41:37 AM

Likes 1

شاید اگر جای تو بودم ؛ کمی، فقط کمی برای مرگ تدریجی نیلوفرهای خاطره اشک می ریختم ، شاید اگر جای تو بودم ؛ طاقت دیدن چشم های خیره و خسته ات را نداشتم، شاید اگر جای تو بودم؛ بلور بغضم را با تلنگری آسان می شکستم تا بدانی، تا بدانی که چقدر دوستت دارم... .

http://donyayeman.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:38:02 AM

Likes 1

حواسم را هر جا پرت میکنم اما باز هم کنار تو می افتد

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:39:48 AM

Likes 1

روزی صد بار با هم خداحافظی کردیم اما افسوس معنای خداحافظی را زمانی فهمیدم که تو را به خدا سپردم!

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:33:39 AM

Likes 1

من آمده ام! اینجا ، کنار دلواپسی های شبانه ات،‌ کنار شعله ور شدن شمع وجودت ،اما نمی دانم چرا دلم آرام نمی گیرد...

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:29:53 AM

Likes 2

این نیز بگذرد …
اما بعضی چیزها هست که هر چقدر هم بگذرد ، “نمی گذرد” و داغشان تا ابد بر دل آدم میماند !

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:14:00 AM

Likes 1


به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم …
یک ویرگول میگذارم ،
این هم امیدیست ، شاید که برگردی …

http://azad2011.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:17:24 AM

Likes 1

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   1:08:13 AM

Likes 1

اين كه من مي كشم، درد بی "او" بودن نيست تاوان با "او" بودن است... هرچند تقصير او نيست!! بنده اي بيش نبود ،، من خدايش كردم... !!!؟

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:57:12 AM

Likes 1

كاش....، شبي ، روزي جائي بر لبان تو تكرار مي شد....نامم؟

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:48:35 AM

Likes 1

روز تولد انسانها در هیچ تقویمی یافت نمیشود ، چرا که فقط

در قلب کسانی است که به آنها عشق میورزیم . . .

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:43:49 AM

Likes 1

ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم …
من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:37:05 AM

Likes 1

آدم ات مي شدم

آدم ات  ميماندم

اگر با ديدن  هر سيبي وسوسه نمي شدي!!!؟

https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:32:28 AM

Likes 1

اين جاهاي خالي كه نبودنت را

به رخم مي كشند

چه مي دانند...؟

فرهاد گريانت شده ام

و چه شبها

كه خواب شيرينت را نمي بينم...؟


https://www.asheghedaryaa.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 28 آذر 1392   12:28:37 AM

Likes 1

چنديست كه بيمار وفايت شده ام

دربستر غم چشم به راهت شده ام

اين را تو بدان ، اگر كه مردم روزي

مسئول توئي كه من فدايت شده ام

آخرین مطالب


خاطرات مجازی


حكايت تازه


حافظ خلوت نشين


????


نو شدن از رفتن اين كهنه هاست


نيكي و پرسش ...!!!!؟


بيا آرام جانم ..دلــت بـر... مـا نمـی‌سـوزد ، سبب چیست..؟


تو مگر ماه نكو روياني


گل حسرت


پنجره و چشماي خسته از اين همه تكرار رو ببند و آروم بخواب كه شهرمون در امن و امانه


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

659722 بازدید

18 بازدید امروز

534 بازدید دیروز

2432 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements