خود پنداره ها و تاثيراتش بر ادبيات و روابط مجازي

در ادامه مبحث وبلاگ نويسي و به تبعش بايد و نبايدهاي اون..فكر كردم بد نباشه اگر كمي هم از منظر و ديدگاه اجتماعي به خودمون در قبال خودهامون بپردازيم .. منظورم همون سگالش هاي نيك و بد در ورطه هنر نمائي هاي ادبي و استعاره اي مجازي مرسوم و يكنواخت شده اين روزهايمان است...در ابتداي نگارش ياد جمله اي از (بنيامين فرانكلين) افتادم كه معتقده : در دنياي ما " سه چيز بسيار مقاوم و سخت وجود داره: فولاد ، الماس و شناخت از خودمون .." همين جمله و انگاره هاي ذهني كه در پي داره ما رو با خود به دنياي پر پيچ و خم شخصيت هاي دروني و بيروني فردي و پيرامونمون مي بره..كاش با خود صادق بوده و صادقانه اعتراف مي كرديم كه..در مركز دنياي مشهودمون هيچ چيزي رو مهم و محوري تر از خودمون نمي دونيم ..!!!!؟ و اگر بي طرفانه چشم ها رو باز و نگاه مي كرديم متوجه مي شديم كه در خلال گذران زندگي روزمره ... همين حس خويشتن محورانه ما است كه بارها و بارها با دنياي ما و هر چه كه در اون هست درگير بوده و ميشه..!!!؟؟

شايد تا بحال به اين حقيقت توجه نكرده باشيد كه اكثرمون از ديدگاه متمركز بر خودمون (1) تك تك بر جستگي هامون رو بيش از حد برآورد كرده و بر اون اصرار و پافشاري مي كنيم ...... به اين نوع نگرش يا بينش درونزاد ذهني اثر نورافكن (2) ميگن...يعني در چنين حال و هوائيه !!! كه تمايل داريم خودمون رو در مركز و كانون تك تك صحنه هاي اجتماعي ديده و تصور كنيم...!!! در اثر همين نوع نگرشه كه در قضاوت هاي راجع به خودمون ... نگاه و توجه ديگران به خودمون رو بيش از حد برآورد كرده يا بنوعي در خودشيفتگي اوور دوز مي كنيم..؟؟؟!! لذا هر اونچه كه در مورد ديدگاه ديگران راجع به لباس هاي مضحك و موهاي زشتمون مي تونه درست باشه ..بتونه در مورد هيجان هاي فردي ، اضطراب، رنجش و بيزاري ها ، فريب يا شيفتگي هاي ما هم صدق كنه ...!!! گر چه تعداد كساني كه متوجه اونها بشن بسيار كمتر از برآورد و پنداره هاي هميشگي ما است ..!!!؟

نكته قابل تامل در اين رابطه آگاهي عميقيه كه تك تك امون راجع به هيجان هاي دروني و بيروني خودمون داريم ... ولي در اين مسير اغلب دچار خطاپنداره يا پنداشت شفافيت (3) مي شيم !!!؟ يعني اگه هر كدوم خوشحال باشيم و از علت اون باخبر باشيم ، چهره ما بدون ترديد اون رو نشون ميده و هميشه تصور مي كنيم كه ديگران هم متوجه علت اون ميشن ..!!به معناي واقعي تر مي تونيم و ممكنه مات تر از اوني باشيم كه نشون ميديم ..؟؟در مباحث روانشناسي از اين خصوصيت شخصيتي با عنوان " نگراني از نگران به نظر اومدن " ياد ميشه و به بخاطر همين ويژه گي فرديه كه مشهود و آشكار بودن گاف هاي اجتماعي و لغزش هاي ذهنيمون رو بيش از حد برآورد مي كنيم ... !!!! اين همون اثر نورافكن در درون ما است كه توجه ديگران به رفتار ، ظاهر و حتي شخصيت پنهون اجتماعي و مجازي و در نتيجه دستنوشته هامون رو مهم تلقي كرده و حتي بيش از حد برآورد مي كنيم...شايد با شرح همين مختصر بشه گفت خيلي از رفتارهاي فردي ما در محيط هاي مجازي ناشي از چنين تفكراتيه...وقتي به طور ناخودآگاه و ناخواسته و متاثر از تعاملات و رفتارهاي مجازي ديگران در قبال ما موجب بكار بردن ادبيات و واژگان ناخواسته اي شده و حتي در خلال همين كنتاكت ها هر كدوم با ادبيات ناخواسته مشابه و تحميلي به كسي توهين كرده يا اون رو در جواب مخاطب قرار ميديم ، ممكنه بعدش به شدت خجالت بكشيم ..(بگونه اي كه همه بيننده ، خواننده يا مخاطبان ممكنه فكر كنند كه چه آدم هاي نفهمي هستيم ..!!!؟؟) اما پژوهش و تحقيقات روانشناختي مرتبط ... حقايق و چيزهاي ديگه اي رو نشون ميده !!! و اينطور نتيجه ميگيرن كه ديگران به ندرت متوجه چيز يا چيزهائي ميشن كه ما از اونها يا بخاطر اونها عذاب كشيده يا خودمون رو به زحمت مي اندازيم و همين آدمهائي كه اكثر اوقات مثل يك ديوار بهمني براي ما قد ميكشن ...خيلي زود اونها رو فراموش مي كنند...!!!؟؟ دوستاني كه مطالعات پايه اي در مباحث روانشناسي داشته باشند...حتما تائيد ميكنند كه اثر نورافكن و خطاپنداشت شفافيت كه جزئي لاينفك از اون تلقي ميشه تنها دو مورد از نمونه هاي متعدد و فراوانيه كه تاثير دو سويه ي بين حس خويشتن ما و دنياي اجتماعي پيرامونمون رو نشون ميدن...ولي دوستان و خوانندگان عزيز نبايد فراموش كنند كه .. " محيط اجتماعي بر خودآگاهي ما تاثير مستقيم و بسزائي مي گزاره " بخصوص وقتي كه تنها عضو از يك نژاد ، جنسيت ، يا مليت در يك گروه از شبكه هاي اجتماعي هستيم ، بخوبي متوجه ميشيم كه تا چه اندازه با ديگراني كه در ارتباطيم متفاوت هستيم و صد البته بخوبي اين واقعيت رو درك ميكنيم كه اون ها چطور به اين تفاوت ميان ما و خودشون واكنش نشون ميدن ..نكته قابل تامل ديگه اي كه در اين مبحث بايد به اون اشاره كنم خويشتن دوستي (4) تك تك ما است ..همين خويشتن دوستي هاي ما هست كه بر قضاوت هاي اجتماعي ما تاثير گزاره ..تا جائي كه در روابط نزديك و مشكلات احتمالي همراه و ناشي از اون معمولا مسئوليت بيشتري رو متوجه طرف مقابلمون ميكنيم تا به خودمون...!!! ولي هر وقت كه اوضاع در خونه ، محل كار و يا ارتباطات مجازيمون خوب پيش بره خودمون رو بيشتر مسئول يا مسئوليت پذير ميدونيم ..!!!!؟

ادامه دارد ........----<<<<
بدون اون كه بخوام خودم رو كارشناس حوزه هاي روانشناسي معرفي كنم بناچار تجارب مرتبط با سالها كار و حرفه ام ايجاب كرد كه بواسطه مباحثي كه مطرح ميكنم بعنوان پيش نياز مطالبي كه مختصري از شرح اون رفته و خواهد رفت رو براي مخاطبان خاص خود مطرح كنم كه اميدوارم مفيد فايده واقع بشه ..
تا درودي ديگر بدرود ..
نگارنده مطالب فردين عاشق - دريا
پي نگاره
1- self-focused
2- spotlight effect
3- illusion of transparency
4- self-interest
چهارشنبه 31 تیر 1394 - 7:33:43 PM