با سلام به بانوي آرامش و صفا معصومه

از اونجا كه بر حسب يك عادت خوب يا بد  تعداد عكس هاي آماتوري كه در هر سفر مي گيرم زياده با وسواس و تلاش تعدادي از اونها كه كيفيت لازم و كافي براي نمايش دارند رو از يك سايت آپلود كرده و بعد در اينجا قرار ميدم سري قبل گويا خوب نمايش داده نشدند لذا اميدوارم اينبار قابل رؤيت باشند ، اين دو عكس در فاصله ده كيلومتري از روستاي ييلاقي آلاشت (زادگاه رضا شاه ) و در منطقه سواد كوه مازندران  در طول  اين سفر دو روزه گرفته شده  اميدوارم شما هم در لذتي كه ما از حضور در اين منطقه برديم شريك باشيد

دلم براي حضور و غياب هاي مدرسه تنگ شده ..!! انگار اون موقع براي كسي مهم بود كه باشيم يا نباشيم

گاهي شاپركي را از تار عنكبوت ميگيري ، خيلي آرام تا رهايش كني

شاپرك ميان دستانت له مي شود....

نيت تو كجا و سرنوشت كجا ....!!!؟

سلام و درود بر آقاي سهيلي عزيز

آقا رسيدن بخير ،  راستش من فكر ميكنم چاره خوب باز شدن صفحات مرورگر شما اين باشه كه  از فاير فاكس يا گوگل كروم استفاده كنيد تا صفحات راحت تر باز بشه مگر اينكه پلاگين هاي لازم روي مرورگر شما بروز رساني  يا نصب نشده باشه ،از اون جائي كه در اين وبلاگ از اسكريپت هاي متفاوت و گاها طولاني استفاده ميشه و غالبا اچ تي ام ال هستند كوچكترين عدم همخواني با سورس برنامه ، هاست موجب بهم ريختگي ميشه كه حتي براي بلاگر هم درد سر سازه ، لذا  براي مطمئن شدن سعي كنيد آدرس وبلاگ من رو كه در كنار عكس كامنت هاي زير مي بينيد رو در آدرس بار كپي و پيست كرده و به جاي asheghedaryaa

آدرس وبلاگ خودتون يعني 

mihanparast

رو بنويسيد و بعد از قسمت وبلاگ هاي به روز شده وارد وبلاگ من بشيد، به احتمال زياد بهم  ريخگي كه در مطالب اشاره كرديد برطرف ميشه

، از اينكه به اين كلبه دريايي سر زديد سپاسگزارم

سلام اي دوست كه در اين خلوت پر تلاطم دريايي ، سوار بر واژه هاي سرشار از صفا و همدلي لختي در اين فضا درنگ كرده و از ما يادي مي كني ، چند روزي نبودم و شرمنده حضورتان شدم جاي دوستان سبز همه اش را كنار درياي خزر سپري كردم ....سري به شهرهاي ساري و منطقه خزر آباد يا فرح آباد زده و در بازگشت به منطقه آلاشت و سواد كوه رفتم و در زيبائيهاي زمستاني آن غرق شدم و در زير يكي دو عكس از اين مناطق سوغات راه پيشكش ميكنم

باید رفت ....

دور باید شد از این خاک غریب .....

در بیشه زاری که هیچ کسی نیست جز بیداری .

کسی نخواهد گفت به کجا باید رفت ..

خود راه را پیدا خواهیم کرد ..

در رفتن نباید شک کرد ..

با دل و احساس باید رفت ..

بودن مردن احساس و مرگ دل را خواهد آورد ..

بیا با هم برویم ..!

منتظرت ميمانم

به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت من به این معجزه ایمان دارم منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !

دلم آغوش آن نامحرمي را ميخواهد ، كه شرعي بودنش را فقط من مي دانم و دلم

تقديم به بچه هاي دريايي شمال

 تی دیل دریا می دیل خشک زمینه

تی خنده تی نگاه چی دلنشینه

تی واسی من بزم دیل به دریا

که او دریا میان مردن شیرینه

تقديم به بر و بچه هاي كرد و كرماشاني

 و گیس شیرین و مرگ فرهاد

”مگر بمرم تو بچیت و یاد

” کاشکی بمرم تا باینه پرسم

” تا و خاک پات حالت بپرسم

تقديم به بچه هاي لورسون :

 ﺍﮔﺮ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻫﻨﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﻡ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﺍﮔﺮ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻮﯾﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻢ

تقديم به بر و بچه هاي آذري

قاشلارین اوخدی سنین ,عاشقین چوخدی سنین , من سنی چوخ سوریرم ,خبرین یوخدی سنین

 وای از اون روزی که آدم ها قبل از اینکه بزرگ بشن بزرگشون کنن

یادمان باشد
وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم
در برابرش مسئولیم…
در برابر اشکهایش
شکستن غرورش
لحظه های شکستنش در تنهایی
و لحظه های بی قراریش
و اگر یادمان برود
در جایی دیگر
سرنوشت یادمان خواهد آورد
و این بار ما خود فراموش خواهیم شد

محبت نه حساب است که مسدود شود نه چراغ است که بی نور شود در امن ترین گوشه قلبم آنجا که خبراز وفاست باور کن که همیشه یادت می درخشد

ﺍﮔﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺗﻪ ﮐﺸﯿﺪ ﺑﺸﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻪ ﺩﯾﮕﺶ ﺣﺎﻝ ﮐﻦ ! ﻫﯽ ﻧﺸﯿﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ آﺧﺮﺵ ﺭﺳﯿﺪﻡ

 بغض ها را گاهى باید قورت داد عاشقانه ها را از پنجره تف کرد و درها را به روى همه بست گاهى هیچ کس ارزش دچار شدن را ندارد …

سلام بر بانوي مهرباني بهانه

خيلي وقته كه از ساحل آدم هاي مجازي دور افتاده و خودم رو در بيكران هاي درون دريايي كه سمبل همه داشته هاي منه ، از جمله تنهايي هاي ماندگارم ، رها كرده ام ، بگذار تا امواج تنهايي تا هر كجاي اين دريا مي خواهند مرا با خود ببرند ..!!! بگذار اين دريا بداند كه از عظمتش واهمه اي ندارم ...ترسم از كرانه هاست ...!! همون جاهايي كه در نزديكي سواحل هميشه نگران چشم ها و دل ها و آغوش سينه هايي شدم كه هرگز قلب هايشان عظمت و حرمت درياي عشق و تنهاييم را درك نكردند و هر يك تنها به دنبال خودي گمشده در خودشان بودند...؟؟ نه خودي  گمشده در ديگري...!!! هر بار كه لعبتي را عاشقانه مشغول طنازي ديدم و در اسارت عشوه و ناله هايشان آغوش گشودم ...زالو وار مكيدند و كژدم وار گزيدند...!!! براي بي اثر كردن زهر بي مهري هايشان باز به اين دريا زدم و مدتي از ساحل دور شدم....!!!؟؟ اما ديگر آغوشي براي زخم خوردن ، دلي براي شكسته شدن و پشتي براي خنجر خوردن از اين لعبتكان لعبت باز و بي وفا ندارم...!! پس منعم نكنيد و عيبم ندانيد ..!! اگر هر بار از اين ساحل بي وفايي ها و عهد شكني ها دورتر ميشم و دلم رو به دريايي سپرده ام كه هر چه پيش تر ميرم بيشتر و سخاوتمندانه تر آغوش باز مي كنه ...پاك  و زلال تر ميشه ...!!! بگذار بجاي بوسه زدن بر لبهاي داغ و آتشين و هوسناكي كه لرزه و رعشه به جانم مي ريزند و ضربان قلبم رو به شماره مي اندازند ...سرم را به آغوش اين دريا بسپارم... حتي قايق كهنه سهراب رو هم نميخوام ....اينجوري هميشه چشمانم شسته اند و جوري ديگر مي بينم ....رهايم ، آزادم رسته ام از عشق هاي سست و بي سرانجام زميني ...همان  عشق هايي كه سينه هايشان هر روز دفتر يادگاري دست هاي غريبه اي ديگر مي شوند ...همان هايي كه چشم ها و انگشتان هوس انگيزشان كاتب و مجيز گوي جملات عاشقانه در شبهاي مهتابي ياري تازه و ديگرند....بگذاريد با همين تنهايي صميمانه ، و با وفاداري به عهدي كه با تنهائي هايم بسته ام سربلند بمانم كه لااقل به هم پشت نميكنيم كه هيچ ...!! بلكه در يكديگر غرقيم و يكي شده ايم ...!!! ممنون از اين كه گاه گاهي زحمت كشيده و به كرانه هاي ساحل درياي تنهايي هاي عاشق دريا گامي نهاده و يادي مي كنيد

 با سپاس از بانوي مهرباني بهانه و ديگر هيچ   

اعتیاد به آدمها بدترین نوع اعتیاده

خاطرات ، تمام نمیشوند ؛ تمامت میکنند !

لذتي بالا تر از اين نيست كه كسي را بيابي كه جهان را مثل تو ببيند ، اينگونه ميفهميم كه ديوانه نبوده ايم

روشهای ترک در این موارد زیاده ، بعضیا میرن سراغ مواد جدید تر تا اثر مواد قبلی پاک بشه بعضی ها هم همون مواد قبلی رو زیاد ترش میکنن  بعضیا هم ترجیح میدن دیگه دور این جنس رو خیط بکشن  البته تو موارد نادر هم اتفاق افتاده که بعضیا به علت ترک اعتیادشون تو این مورد مرده اند البته این مال تو فیلم هاست دیگه ، کسی تو این موارد نه پایبنده نه به موادش وفا داره نه مبشه مواد خوب گیر آورد همون بهتر که از اول یه نه بگید و خودتونو آلوده نكنيد ..!!؟؟

ما همه معتادِ همیم،خیال می‌کنیم عاشقیم البته عشق را بعضیا علاقه شدید قلبی یا قبلی معنی میکنن يعني درست زماني كه بی اختیار به سمت چیزی کشیده میشید بدون اینکه خودتون بخواهید یا بفهمید که دارید به سمت اون میرید بعد در عین حالی که دائم بطرفش میرید خودتون متوجه نیستید گاهی وقتا انکارشم میکنید حال کردید اصل ترجمه بود ؟؟؟ یه چیزی تو همین مایه ها معنی میده؟ ولی عالم جالبی داره برا خودش  مواد مخدر عاملش باشه یا الکل ، يك رابطه عاطفي یا هر چیز اعتیاد آوری گاهی هم ممکنه یه بازی باشه اینترنت باشه از همه بدتریه جنس مخالف باشه ؟ در این مورد آخری بدیش اینه که نمیشه مصرفش کرد  نمی شه کشیدش   فقط میشه بزنی تو رگ؟؟ البته باید تاریخ مصرفش نگذشته باشه؟  البته اونایی که در این موارد يا جنس خاص و مخالف معتاد میشن تاریخ مصرف ندارن یعنی اگه یه معتاد واقعی باشن  بدون تاریخ مصرفن تا زمانی که جنس طرف دور از جون شما ، روم به ديوار  ناتو و آب زیر کاه و موذی و ... از آب در بیاد اینجاست که تازه متوجه اثر يا آثار اعتیادشون  و صد البته سوء مصرف خودشون میشن که چطور به یه همچین هیولایی اعتیاد پیدا کرده بودن   تلاش میکنن که ترک کنن ، خودتونو آلوده نکنین؟؟؟

مي دوني اوج خوشبختي كجاست ؟ اوج خوشبختی اونجاست ، يك  کسی باشه يا پيدا شه ،  تو رو اونجوري دوست داشته باشه ، که دلت می خواد و البته برعكسش هم ميتونه صادق باشه

با ریش و بدون ریش آدم داریم
کور و کچل و فرشته در هم داریم
ما مشکلمان ظاهر آدمها نیست
انسان سر راه زندگی کم داریم

دوست خاموش يا بيدار من وقتی واقعیت ها ،آدم رو فریب بدن ، چه کار میشه کرد ؟ شادبودن در روزگاري كه حقيقت هم لباسي از دروغ برتن كرده ، خودش بهترين انتقام از روزگاره ، پس اميدوارم كه هرگز دلت جز به شادي مهمون نشه

دوستان آزموده شده را مانند قفل های فولادی به قلب خود زنجیر کنید

سلام بر بانوي آرامش و صفا

كاملا با شما موافقم ، اين روزها خيلي چيزهاي جاندار و بيجان ، جاي اين آدم دو پا و اشرف مخلوقات رو براي هم نوع هاي خودش پر كرده و مي گيره !!! ولي  بانوي بزرگوار واقعا موندم اين اشرف مخلوقات بخاطر كدوم ويژه گي ممتازش اين عنوان " اشرافيت در خلقت " رو به ارث برده و مال خودش كرده ؟ شايد به اين خاطر باشه كه زبون داره و ميتونه هر چيزي رو اون جور كه ميخواد تعبير و تفسير بكنه ، كاري كه بقيه موجودات ازش محرومند ..!! شايد هم بخاطر مغز كامليه كه با استفاده از اون ميتونه هر نقشي كه دلش ميخواد به دنياي خودش و ديگران بزنه يا حتي اون ها رو تغيير بده ... بله انسان با هزاران ويژه گي و خصلت خوب و بد اين مقام رو يدك ميكشه اما به خيلي از همين ارزشها پشت ميكنه ...اما در مقابل همين حيووناتي كه به قول شما گاها تنهايي همين اشرف مخلوقات رو پر كرده يا بهش در كار و مراقبت از خودش كمكش مي كنند... به خصلت هايي مزين ميشن كه هرگز بر خلاف آدمها به اون پشت نمي كنند ...مثل سك كه به خصلتي مثل وفا داري مزين ميشه يا اسب كه به نجابت و يا خروس كه به غيرت .. و قرن هاست همين خصلت هاش در ميان آدميان زبانزده... خلاصه غرقيم اندر اين حكايت هزار توي آدميت و تنهايي... ممنون و سپاس ز حضور و نظرات ارزشمندي كه ما رو در اونها شريك كرديد 

سرزنده و سلامت و شاد باشيد